عضو شوید



:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



سلام دوستان خوشحالم که به وبلاگم سر میزنید اسمم سعید هست متولد 72 هستم و خوزستانی و عاشق ورزش پارکور که 2 سالی میشه کار میکنم آیدی من lov3.alone@yahoo.com****** اسمش از موبایلت پاک می شه.. مسیجاش دیلیت می شه.. به دوستات میگی حق ندارین جلوم اسمش رو بیارین. به خودت تلقین می کنی خیلی هپی مپی هستی.. اما.. با جای خالیش تو قلبت چیکار می کنی.؟؟؟ با این همه تشابه اسمی چیکار می کنی..؟؟؟ با آهنگآیی که باهاش گوش میکردی چیکار می کنی..؟؟؟ وقتی غذایی که دوس داره رو می خوری و یادت میادش چیکار می کنی ؟؟؟ وقتی ازت سراغشو می گیرن چیکار می کنی...؟؟؟ وقتی تیکه کلامشو می شنوی چیکار می کنی ؟؟؟

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان قلب تنها و آدرس ghalbe.tanha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 1384
بازدید دیروز : 1804
بازدید هفته : 3188
بازدید ماه : 10962
بازدید کل : 73635
تعداد مطالب : 314
تعداد نظرات : 116
تعداد آنلاین : 1


آمار مطالب

:: کل مطالب : 314
:: کل نظرات : 116

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 1384
:: باردید دیروز : 1804
:: بازدید هفته : 3188
:: بازدید ماه : 10962
:: بازدید سال : 16175
:: بازدید کلی : 73635

RSS

Powered By
loxblog.Com

چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 7:25 | بازدید : 327 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

یادمون باشه که هیچکس رو امیدوار نکنیم بعد یکدفعه رهاش کنیم چون خرد میشه میشکنه و آهسته میمیره . یادمون باشه که قلبمون رو همیشه لطیف نگه داریم تا کسی که به ما تکیه کرده سرش درد نگیره یادمون باشه قولی رو که به کسی میدیم عمل کنیم . یادمون باشه هیچوقت کسی رو بیشتر از چند روز چشم به راه نذاریم چون امکان داره زیاد نتونه طاقت بیاره . یادمون باشه اگه کسی دوستمون داشت بهش نگیم برو نمیخوام ببینمت چون زندگیش رو ازش میگیریم


|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
داستانی عاشقانه
چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 2:56 | بازدید : 427 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )


 

دخترک شانزده ساله بود که برای اولین بارعاشق پسر شد.. پسر قدبلند بود، صدای بمی داشت و همیشه شاگرد اول کلاس بود. دختر خجالتی نبود اما نمی خواست احساسات خود را به پسر ابراز کند، از اینکه راز این عشق را در قلبش نگه می داشت و دورادور او را می دید احساس خوشبختی می کرد.
در آن روزها، حتی یک سلام به یکدیگر، دل دختر را گرم می کرد. او که ساختن ستاره های کاغذی را یاد گرفته بود هر روز روی کاغذ کوچکی یک جمله برای پسر می نوشت و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا می کرد و داخل یک بطری بزرگ می انداخت. دختر با دیدن پیکربرازنده پسر با خود می گفت پسری مثل او دختری با موهای بلند و چشمان درشت را دوست خواهد داشت.

دختر موهایی بسیار سیاه ولی کوتاه داشت و وقتی لبخند می زد،

 

 

چشمانش به باریکی یک خط می شد.
در ۱۹ سالگی دختر وارد یک دانشگاه متوسط شد و پسر با نمره ممتاز به دانشگاهی بزرگ در پایتخت راه یافت. یک شب، هنگامی که همه دختران خوابگاه برای دوست پسرهای خود نامه می نوشتند یا تلفنی با آنها حرف می زدند، دختر در سکوت به شماره ای که از مدت ها پیش حفظ کرده بود نگاه می کرد. آن شب برای نخستین بار دلتنگی را به معنای واقعی حس کرد.
روزها می گذشت و او زندگی رنگارنگ دانشگاهی را بدون توجه پشت سر می گذاشت. به یاد نداشت چند بار دست های دوستی را که به سویش دراز می شد، رد کرده بود. در این چهار سال تنها در پی آن بود که برای فوق لیسانس در دانشگاهی که پسر درس می خواند، پذیرفته شود. در تمام این مدت دختر یک بار هم موهایش را کوتاه نکرد.
دختر بیست و دو ساله بود که به عنوان شاگرد اول وارد دانشگاه پسر شد. اما پسر در همان سال فارغ التحصیل شد و کاری در مدرسه دولتی پیدا کرد. زندگی دختر مثل گذشته ادامه داشت و بطری های روی قفسه اش به شش تا رسیده بود.
دختر در بیست و پنج سالگی ازدانشگاه فارغ التحصیل شد و در شهر پسر کاری پیدا کرد. در تماس با دوستان دیگرش شنید که پسر شرکتی باز کرده و تجارت موفقی را آغاز کرده است. چند ماه بعد، دختر کارت دعوت مراسم ازدواج پسر را دریافت کرد. در مراسم عروسی، دختر به چهره شاد و خوشبخت

 

 

عروس و داماد

چشم دوخته بود و بدون آنکه شرابی بنوشد، مست شد.
زندگی ادامه داشت. دختر دیگر جوان نبود، در بیست و هفت سالگی با یکی از همکارانش ازدواج کرد. شب قبل از مراسم ازدواجش، مثل گذشته روی یک کاغذ کوچک نوشت: فردا ازدواج می کنم اما قلبم از آن توست… و کاغذ را به شکل ستاره ای زیبا تا کرد.

 

 

ده سال بعد، روزی دختر به طور اتفاقی شنید که شرکت پسر با مشکلات بزرگی مواجه شده و در حال ورشکستگی است. همسرش از او جدا شده و طلبکارانش هر روز او را آزار می دهند. دختر بسیار نگران شد و به جستجویش رفت.. شبی در باشگاهی، پسر را مست پیدا کرد. دختر حرف زیادی نزد، تنها کارت بانکی خود را که تمام پس اندازش در آن بود در دست پسر گذاشت. پسر دست دختر را محکم گرفت، اما دختر با لبخند دستش را رد کرد و گفت: مست هستید، مواظب خودتان باشید.
زن پنجاه و پنج ساله شد، از همسرش جدا شده بود و تنها زندگی می کرد. در این سالها پسر با پول های دختر تجارت خود را نجات داد. روزی دختر را پیدا کرد و خواست دو برابر آن پول و ۲۰ درصد سهام شرکت خود را به او بدهد اما دختر همه را رد کرد و پیش از آنکه پسر حرفی بزند گفت: دوست هستیم، مگر نه؟
پسر برای مدت طولانی به او نگاه کرد و در آخر لبخند زد

.
چند ماه بعد، پسر دوباره ازدواج کرد، دختر نامه تبریک زیبایی برایش نوشت ولی به مراسم عروسی اش نرفت.
مدتی بعد دختر به شدت مریض شد، در آخرین روزهای زندگیش، هر روز در بیمارستان یک ستاره زیبا می ساخت. در آخرین لحظه، در میان دوستان و اعضای خانواده اش، پسر را بازشناخت و گفت: در قفسه خانه ام سی و شش بطری دارم، می توانید آن را برای من

 

 

نگهدارید

؟
پسر پذیرفت و دختر با لبخند آرامش جان سپرد.

مرد هفتاد و هفت ساله در حیاط خانه اش در حال

 

استراحت

بود که ناگهان نوه اش یک ستاره زیبا را در دستش گذاشت و پرسید: پدر بزرگ، نوشته های روی این ستاره چیست؟
مرد با دیدن ستاره باز شده و خواندن جمله رویش، مبهوت پرسید: این را از کجا پیدا کردی؟ کودک جواب داد: از بطری روی کتاب خانه پیدایش کردم.
پدربزرگ، رویش چه نوشته شده است؟
پدربزرگ، چرا گریه می کنید؟
کاغذ به زمین افتاد. رویش نوشته شده بود::

 

معنای خوشبختی این است در دنیا کسی هست که بی اعتنابه نتیجیه

 

 دوستت دارد

 

 




:: برچسب‌ها: داستانی عاشقانه ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
پیامک برای کسی که دلتو شکسته
چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 2:54 | بازدید : 415 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

 

 

دلم می خواست بهانه‌ای باشی برای فراموش کردن همه چیز...

 

 

 

اما حالا دلم می‌خواهد بهانه‌ای باشد برای فراموش کردن" تو" !

 

 

درسته که یه روزی فراموش می کنی و یه روز دیگه فراموش می شی ولی اینو بدون

 

 

فراموش شدگان هرگز فراموش کنندگان را فراموش نمی کنند

 

 

ما نمی تونیم به دلمون یاد بدیم که نشکنه ولی می تونیم بهش یاد بدیم که اگه شکست لبه ,تیزش دست اونی که , شکسته تش رو , نبره

 

 

 

 

خوشحالی که دلمو شکستی؟؟؟

 

 

 

بدان ای نازنین آنچه شکستی تصویر زیبای خودت بود که در دلم ساخته بودی

 

 

 

اولین شخصی که گفتم دوست دارم تو بودی ولی انقدر دل شکستن برات راحت که دل ما رو هم شکستی مشکلی نداره انقدر دل ما شکسته که دیگه ضد ضربه شده

 

 

 

هی فلانی
زندگی شاید همین باشد
یک فریب ساده و کوچک
آن هم از دست عزیزی که زندگی را
جز برای او وجز با او نمی خواهی !

 

 

 

سکوت دردناکترین پاسخ من به بیرحمی های توست!

 

 

 

 

که رفتیم حالا تو میمونی و ,عشق جدید , , , ,

 

 

,میدونم چند روز دیگه میشنوم جدا شدید



:: برچسب‌ها: پیامک برای کسی که دلتو شکسته ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نفرین به تو ای غریبه
چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 2:52 | بازدید : 420 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )


 نفرین به تو ای غریبه

 

 به تو که روزی اشنا ترین لحظه هایم بودی!

 

سکوت خسته و قلب شکسته ام را ببین با من چه کردی؟

 

 ایا تاوان عاشق شدن و عاشق بودن این است؟!

 

 اگر چنین است پس نفرین بر عشق...

 

 روزگار تنها شدنم را در جاده ی انتظار می گذرانم

 

 نفرین به تو ای غریبه...

 

  باز میان شقایق های سرخ گم خواهم شد

 

 میروم تا شاید این بار غریقی را با خیلی از امواج

 

 محبت به سوی ساحل مهربانیم بکشانم

 

 چیزی بگو چیزی نخواهم گفت

 

 سکوت های سر به زیر  از کودکی با من است

 و من این بار میخواهم عاقلانه ببینم نه عاشقانه...



:: برچسب‌ها: نفرین به تو ای غریبه ,
|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
می خوام تنها باشم.
چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 2:51 | بازدید : 388 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

به تو نرسیدم، اما خیلی چیزارو یاد گرفتم...

 

 

 

یاد گرفتم به خاطر کسی که دوستش دارم باید دروغ بگم.

 

 

یاد گرفتم هیچکس ارزش شکوندن غرورم رو نداره.

 

یاد گرفتم توی زندگی برای اون که بفهمم چقدر دوستم داره هر روز به یه بهانه ای دلشو بشکونم.

 

یاد گرفتم گریه ی هیچکس رو باور نکنم.

 

یاد گرفتم بهش هیچ وقت فرصت جبران ندم.

 

یاد گرفتم دم از عاشقی بزنم ولی اما از کجا بگم از کی بگم...

 

می خوام همین جا دلمو بشکونم خوردش کنم تا دیگه عاشق نشه.

 

تا دیگه کسی رو دوست نداشته باشه.

 

توی این زمونه کسی نباید احساس تورو بدونه وگرنه اون تورو می شکونه.

 

می خوام بشم همون آدم قبل کسی که از سنگ بود و دو رو برش دیواری از سکوت و بی تفاوتی...

می خوام تنها باشم...




:: برچسب‌ها: می خوام تنها باشم , ,
|
امتیاز مطلب : 7
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
خاموش
چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 2:44 | بازدید : 472 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

قبل از اینکه به کسی بگی : " دوستت دارم ..."

خوب فکراتو بکن...

چون شاید چراغی رو تو دلش روشن کنی...

که خاموش کردنش به خاموش شدن اون بیانجامه



:: برچسب‌ها: خاموش ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
انتظار
چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 2:41 | بازدید : 401 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )


شش حرف و چهار نقطه ! کلمه کوتاهیه.اما معنیش رو شاید سالها طول بکشه تا بفهمی !

 

 تو این کلمه کوچیک ده ها کلمه وجود داره که تجربه کردن هر کدومش دل شیر می خواد!

 

 تنهایی،چشم براه بودن،غم،غصه،نا امیدی،شکنجه روحی،دلتنگی،صبوری،اشک بیصدا،

 

هق هق شبونه،افسردگی،پشیمونی،بی خبری و دلواپسی و .... !

 

برای هر کدوم از این کلمات چند حرفی که خیلی راحت به زبون میاد

 

 و خیلی راحت روی کاغذ نوشته میشه باید زجر و سختی هایی رو تحمل کرد

 

 تا معانی شون رو فهمید و درست درک شون کرد !!!

 

 متنفرم از هر چیزی که زمان را به یاد من میاورد...

 

و قبل از همه ی اینها متنفرم از انتظار ...

 از انتـــــــــــــــــــــــــــــــظار متــــــنـــــفــــــرم



:: برچسب‌ها: انتظار ,
|
امتیاز مطلب : 5
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
دوری از عشق
چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 2:34 | بازدید : 401 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

 

بسوزد پدر سربازی که سوزاند جگرم را

 

                           دوست دخترم مادر شدو من هنوز سربازم

                                                                                                                                                           

                           تقدیم به همه ی سربازها




:: برچسب‌ها: دوری از عشق ,
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
نمی بخشمت
چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 2:30 | بازدید : 398 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )


هی فلانی!دیگر هوای برگرداندنت را ندارم

 


هر جا که دلت می خواهد بــــرو

 


فقط آرزو میکنم وقتی دوباره هوای من به 
سرت زد

 


 

انقدر آسمان دلت بگیرد که با هزار شب گریه چشمانت باز

 
هم آرام


:: برچسب‌ها: نمی بخشمت ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
عاشقانه ترین
چهار شنبه 5 تير 1392 ساعت 2:29 | بازدید : 360 | نوشته ‌شده به دست سعید | ( نظرات )

 

h9mh90l93n7iwpuho4v.jpg

یکنفر در هـمین نزدیکــی ها

چــيزی

به وسعت یک زنــدگی برایت جا گذاشته است

خیالـــت راحت باشد

آرام چشمهایت را ببــند

یکنفر برای همه نگرانـــــی هایت بیــدار است

یکنفر که از همه زیبایی های دنیــا

تـنهـا تـــو را بـــــاور دارد ...


8wa9xcao1w1m1wzfvus.jpg

واژه ها ..

قـَــد نمی دهند !!

ارتفاع دلـــــتنگی ام را...

من فقط ..

سایهء نبودن تو را ..

برسر شعـــــر ..

مستدام می کنم..!!

c823i2udlwqhuqjapaq.jpg

از تپــش هــای قلبم

خواستنت را کــه بگيــرم

می ايســـتد

m5ri80rc3smn49nqaxy0.jpg


از روزی که نامتـــ

ملکه ی ذهنمـــ شد،

احساســ می کنمــ جمجمه امـــ

با شکوه ترینـــ امپراتوری دنیاستـــ...


mvpaylzzhqwlz1gg8d.jpg

دلم تنگـ می شـود گاهـی

برای ِ . ..

یك « دوستت دارم » ِ سـاده !

دو « فنجـان قهــوه ی داغ »


4of1cmjmqje7x37oug.jpg

اینــــجا تا پیراهنت راســـیاه نبینند

باور نمـــی کنند چیزی از دســــت داده باشـی ...

dtk1ot223bmffpj1or0.jpg

 

امــروز ،

آرام تـــریـن

لــــحظـﮧ ﮯ دلـگـیـــر کننــده ﮯ

نــاب ِ دنیــاســـــــت ..


iuwhxb411kgoz234rr.jpg


رفتــه اي

و مــن هــر روز،

بــه مــوريــانــه هــايــي فکــر مــي کنــم

کــه آهستــه و آرام

گــوشه هــاي خيــال ام را مــي جــونــد!

به گــذشـتــه که بــرمــیـگـــردم....

از حـــــــال مــیــروم....!.!.!

9q6747z94pytr1tywmm.jpg

حالــــا که رفتـــه ای

بهانه ی خوبی است

«شــب، سکـــوت، کــویر»

فقــط صدای این هــق هــق را
کم کنــــــید



:: برچسب‌ها: عاشقانه ترین ,
|
امتیاز مطلب : 9
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2